
روزی خواهی آمد...
لحن مبهم صدایت را
خواهم فهمید
و زمین
پرمی شودازترانه ی باور
وراز دیر آمدنت...
گوش می شویم برای شنیدن
و روزی آسمان
می بارد
با شبنم های جان پرور عشق
وشایدها وبایدها...
همه ذوب می شوند در
خورشید نگاهت
وجان می بخشی
به همه ی بایدهاونبایدهای باور خیال
ومهتاب روشن
در ابی دریا گم می شود
وما درمحبت چشمت غرق می شویم
و دل سرد وخسته ی ما
آرام با نوازش گامهایت
جوان می شود
واشکهای یخ زده
بر روی گونه های مات ومبهوت هیجان
آرام راه خود را پیدا خواهند کرد
وتنها صدای شماسکوت می شود بر دل ما.
تسنیم.
نظرات شما عزیزان:
جادوگر 
ساعت10:55---31 شهريور 1391
در حسرت تمام شدن و گذشتنش گریه نکن در عوض، از اینکه اتفاق افتاد لبخند بزن.
لیلی 
ساعت0:41---17 شهريور 1391
چه انتظار عجيبي !
تو بين منتظران هم عزيز من چه غريبي!
عجيبتر كه چه آسان نبودنت شده عادت !
چه بي خيال نشستيم !
نه كوششي نه وفائي.
فقط نشسته و گفتيم:
خداكند كه بيائي ...
enayat 
ساعت10:58---18 خرداد 1391
NICE BLOG
MERCI
مدحامه 
ساعت17:22---1 خرداد 1391
زین شاخه به آن شاخه پریدن ممنوع / در ذهن به جز تو آفریدن ممنون
غیر از تو ورود دیگران در قلبم / عمرا ، ابدا ، هیچ ، اکیدا ممنوع